۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

انگشت کودک بوير احمدي در ايران زير "گرگر" قطع مي شود تا لبناني بتواند با 5 انگشت براي احمدي نژاد دست تکان بدهند

نفرين بر دل ديو سياه خامنه اي و باند ويرانگرش به سرکردگي احمدي نژاد ژادوي کودتاچيان.دل انسان از ديدن صحنه دست بي انگشت کودکان کهگيلويه و بوير احمد آتش مي گيرد .تصور کنيد لحظه اي که اين کودکان انگشتانشان زير "گرگر" قيچي شده است .!!

۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

نهضت «ريز نويسي سبز» را بکار ببنديم ، هر ايراني يک ماژيک 250 توماني ،ريز بنويسيم ، سبز بنويسيم ،همه جا بنويسيم

ديروز  از پل اشرفي به سمت پونک حرکت کردم يک ماژيک براي شعار نويسي همراه برداشتم کاري که چند بار قبلا انجام داده بودم ، برايم قابل باور نبود روي هر نيمکت ايستگاه اتوبوس که نشستم ديدم جايي نيست که چيزي بنويسم .همه جاي نيمکت ها شعار نوشته شده است.روي آوردم به پل هاي هوايي آنجا هم اکثراً شعارنويسي شده بود اما من هم تعدادي شعار نوشتم .جلوي يک خانم که چهره موجهي داشت نوشتم و ايشان اظهار داشت آقا اين وقت روز مواظب باشيد .مردم همه با جنبش سبز هستند .بياييد «نهضت ريز نويسي سبز» را ادامه دهيم هر ايراني يک «ماژيک کوچک در کيف يا جيب»قيمتي هم نداره خارجي اعلا 250 تومن.نياز نيست ريسک کنيد و شعارهاي طولاني بنويسيد زود هم ميروند بسيجي ها پاکشان مي کنند .اما« ريز بنويسيم ،سبز بنويسيم ،همه جا بنويسيم» بهترين نوع مبارزه است .روي هر مکاني بجز مکانهاي خصوصي بنويسيد.من روي تابلو تلفن نبش پونک -اشرفي زير صندوق بسيجيان نوشتم .ريز نويسي کار سريعي است و چندان طول نمي کشد. همه با هم ريز بنويسيم، سبزبنويسيم،همه جا بنويسيم .
(بنظر مي رسد بيشتر شعارهايي همچون مردم بپا خيزيد را در دستور قرار دهيم بهتر است).

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

مطرح شدن سکولاريسم،ضرورت يا شکاف؟نگاهي تاريخي- مذهبي

جامعه ايران بعد از شکل گيري نهادي - سياسي صفويان بدست شاه اسمائيل اول براي دومين بار تحت فشار سياسي حکومت مجبور به تغيير مذهب شد .قبل از اين يک بار با زور شمشير اعراب بدوي مذهب ملي خود «زرتشت» را با تعاليم اوستايي به اسلام سني تغيير داده بود .صفويان براي اينکه جامعه زير نظر خلفاي مسلمان مستقر در استانبول قرار نگيرد و هويت ملي - ايراني را حفظ نمايند مجبور شدند مذهب کشور را از سني به شيعه تغيير دهند .براي اينکار به سراغ کساني رفتند که از تشيع ادعايي داشتند اما در اقليت بودند .من جمله به سراغ شيعيان جنوب لبنان که در کوههاي صور و صيدا پناه گرفته بودند.تعدادي از آنان را به ايران آوردند و نويد تشکيل حکومت شيعي را به آنان دادند .اما آنها اظهار داشتند "شيعه تا ظهور امام زمان تز حکومتي ندارد و حرام است تشکيل حکومت شيعي".بعد از مدتها مجادله توانستند نظر تعدادي از آنان را جلب نمايند و در نهايت اقدام به تغيير مذهب مردم ايران از اسلام سني به اسلام شيعي نمودند.دو ايل نظامي بنيان گذاشتند 1- ايل شاهسون 2 - ايل قزلباش .يکي براي حفاظت مرزها از تعرض دشمنان و ديگري براي شيعه کردن مردم با زور شلاق و بستن به فلک در صورت امتناع.(ضرب المثل مشهور ، پدرت را در مي آورم ، در فرهنگ عاميانه ما ريشه در آن عمل کرد دارد .هرگاه کسي که ادعا داشت تشيع را پذيرفته است پدرش که از دنيا ميرفت در صورت شک در پذيرش تشيع پدر وي را نبش قبر مي کردند تا ببينند به شيوه اهل سنت تدفين انجام شده است يا تشيع و نبش قبر براي بازماندگان ضمن ضايعه روحي و اجتماعي در صورت اثبات جرم گران تمام مي شد).صفويان براي جا انداختن تشيع تمام شيوه هاي گريه و زاري بازماندگان واقعه کربلا را جستجو و آنها را به نهادها و آيين هاي مذهبي و عزاداري ايرانيان بدل کردند.بطوريکه در آن اوان حتي در طول سال مراسمات عزاداري داير بود .و اين موجب شد ايرانيان سالهاي سال از فلسفه عزاداري چيزي ننويسند و نپرسند و کورکورانه تنها اقدام به آن نمايند .من معتقدم ترسي که صفويان ايجاد کردند امروزه ما را هم مطيع خود ساخته اند و تا کنون امر حکومتيشان ادامه داشته است .ايرانيان در دوره مشروطه گريزي براي فرار از حاکميت مطلقه داشتند .اما علماي زيرکي همچون نائيني و فضل الله و ... زود فهميدند که "نان روحانيت آجر مي شود" دست بکار شدند و پروژه مشروطه را به چالش و در نهايت به شکست کشيدند.در دوره پهلوي ها وضع کمي بهتر شد براي شکل گيري سکولارها زيرا رضا شاه اقدام به تخريب سمبل حجاب اجباري و لچک به سري نمود و اين زمينه حضور زنان را در اجتماع فراهم ساخت.در دوره پهلوي دوم با مهيا شدن حضور زنان نيروي اجتماعي قويتر شد و جامعه براي آزادبودن از حيث مذهب شرايط ايده آلي داشت .تنها مخالفت و قصد براندازي حکومت جرمي سنگين بود.آيت الله خميني با اتکا به تعاليم و عملکرد فضل الله نوري و مدرس و تعدادي ديگر اينبار به صراحت گفت : "اي آخوندها (روحانيت) اي قم اي نجف من اعلام خطر مي کنم" . ايشان زيرکانه مخالفين رژيم را هماهنگ کرد حتي کمونيست ها را هم براي مبارزه و داشتن سهمي در قدرت شريک کرد.و نهاد تن پرور و کم سواد روحانيت را به اوج خود رساند .جالبتر اينکه ايدئولوژي همان ايدئولوژي صفويه بود .چون نهادينه شده بود سالها ،و از طرفي ديگر زمينه بروز ايدئولوژي جديدي وجود نداشت.او گفت : "سياست ما عين ديانت ماست" و موفق هم شد .و اين پاياني بود بر سکولاريسم تا شروع جنبش سبز.جنبش سبز از درون اعتراض به تقلب در آرا درآمد.اما رفته رفته نهادينه شد و بارورتر.رهبران جنبش هوشمندانه با چند وجهي عمل کردن از حيث گشودن جبهه هاي مدني مختلف رژيم را غافلگير کردند ، براي مثال چند رهبري کردن جنبش با آقايان موسوي ،خاتمي وکروبي.اما کودتاچيان به نوشته بابک داد پروژه اي چند مرحله اي داشتند.
پروژه کودتاچيان در يک پلان کلی اين بود و هست:
· تقلب وسيع انتخاباتی و «تمديد احمدی نژاد»/ · بازداشت فعالان احزاب مؤثر اصلاح طلب و اعتراف گيری و تواب سازی از سران اين احزاب/ · حذف احزاب مؤثر اصلاح طلب/ · ايجاد دلسردی و خانه نشين کردن مردم/ · و سپس «حذف کامل» شخصيتهای اصلی و بزرگان اصلاح طلب در غياب ملت/ · ختم «جمهوريت» و برچيدن انتخابات بعد از رکورد زنی(!) ۸۵درصدی ۲۲ خرداد که به «رأی ۸۵درصدی مردم به نظام» تعبيرو مصادره اش کردند/ · شروع نظام شبه سلطنتی و حکومت اسلامی/.  *1*
بنظر مي رسد رژيم به گمان توفيق در همه بخش ها بجز تشکيل حکومت اسلامي قصد دارد پا را فراتر از قبل بگذارد و حکومت مذهبي را کاملا تبديل به مذهب حکومتي يعني مذهب حاکم بر مردم نمايد .در اين زمينه صحبت هايي از فاطمه رجبي قابل تامل است :
 فاطمه رجبی با تاکید بر اینکه «یکی از معضلات نظام جمهوری، همین رای گرفتن ها است» خواستار حذف پست ریاست جمهوری از کشور شد. وی در گفتگو با همشهری ماه افزود: «کشوری که رهبر و به خصوص رهبری ولایت فقیه با اختیارات تام دارد، رئیس‌جمهور همیشه یک معضل است، چرا که وقتی رهبری سیاست‌ها و چهارچوب حرکت نظام را مشخص می‌کند، یک قدرت اجرایی به نام نخست‌وزیری باید این سیاست‌ها را دنبال کند.»
اين اقدامات مي تواند فاجعه ديگري از نوع تسلط ديني باشد.اما جنبش سبز طي اين مدت ساکت نبوده است و روندي اميدوارکننده را طي کرده است .و همراه رهبران خود پيش آمده است .اخيرا عده اي بدليل تحليل رفتن اعتراضات نسبت به رهبران جنبش انتقاداتي دارند .آنها در تحليلهاي خود معتقد هستند اتکاي بيش از حد رهبران جنبش سبز بر آميزه هاي خميني با نام امام و حرکت بر بستر مناسبات ديني درون رژيمي ممکن است موجب انسداد حرکت جنبش شود .زيرا با رو شدن قتلهاي 1367 با آمريت آيت الله خميني ديدگاههاي وي ديگر در جامعه جايي ندارد و نوعي توسل به انديشه مترود و کهنه است . لذا بنظر مي رسد سکيولاريسم بر پايه انديشه اي نوين و ضرورت کارکردي بيش از پيش در حال ظهور و پرکردن خلع نبود انديشه قوي براي تداوم مبارزه .است .يک کلام ختم کلام .«حکومت غير ديني مي خواهيم .».بنا براين بايد پذيرفت که شکل گيري سکيولاريسم يک ضرورت است نه يک شکاف..کاربري ايران بالا.
*1*  
http://www.iranian.com/main/2010/jun-12  
*2*
http://www.sarkhat.com/fa/group/cxqsuey/)

۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه


انتشار سند تازه ای از نقش یک گروه نظامی-اطلاعاتی در انتخابات
جرس: هفت فعال سیاسی، شکایت خود را از گروه نظامی– اطلاعاتی و آمران ومباشران تقلب در انتخابات به رئیس قوه قضاییه و سازمان قضایی نیروهای مسلح تسلیم کردند. این نامه به امضای محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، عبداله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی رسیده است.   

این هفت عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت، پس از انتخابات بازداشت و به جرم اقدام علیه امنیت ملی به حبس های طولانی محکوم شده اند.

در بخشی از این نامه آمده است: ما امضاءکنندگان این شکایت، تعدادی از قربانیان پرونده سازی ها و خلاف کاری های گروهی استبداد طلب ا زجمله عده ای از نظامیان قانون شکن، درجریان انتخابات ریاست جمهوری دهم و پس از آن هستیم که از سوی همان گروه دستگیر و متهم به اقدام علیه امنیت کشور شده ایم و بر اساس آن با احکام ظالمانه، به زندان های طویل المدت و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم گردیده ایم.

در این نامه تاکید شده است: هزینه های تحمیل شده به ما امضاء کنندگان این شکایت کمترین خسارات فعالیت این جریان مداخله گر در انتخابات و نفوذ آنان در نهادهای رسانه ای ، قضایی و انتخاباتی کشور است لذا ما قبل از هرچیز نسبت به استقلال ملی، تمامیت ارضی کشور، آزادی ها و حقوق شهروندی، بنیان های انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران احساس نگرانی می کنیم و در مورد خطرات فعالیت و نفوذ چنین جریان خطرناکی در نهادی های مختلف به ویژه نهادهای نظامی و اطلاعاتی کشور هشدار می دهیم . با توجه به مراتب فوق و اعتراف سخنران به جرایم و مداخلات غیر قانونی این گروه نظامی- اطلاعاتی و آمران و مباشران آنها، ما امضاء کنندگان زیر به شرح پیش گفته، شکایت خود را از سردار مشفق، این گروه نظامی – اطلاعاتی و آمران و مباشران آنها به آن مقام محترم تسلیم می کنیم.

در پایان این نامه با اشاره به شکایت محمد خاتمی در مورد تخلفات انتخاباتی برخی از فرماندهان نظامی در سال 1384خاطر نشان شده است: این شکایت با توجه به اظهارات مکرر مقامات عالی نظام مبنی برضرورت پیگیری شکایات مربوط به تخلفات انتخاباتی از طریق مراجع قانونی ذیربط، تقدیم شده است. امیدواریم این اعلام جرم به سرنوشت شکایت جناب آقای خاتمی رئیس جمهور وقت در سال 1384 در مورد تخلفات برخی فرماندهان نظامی در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری دچار نشود؛ شکایتی که اگر مورد رسیدگی قرار می گرفت دیگر شاهد دخالت های مکرر غیر قانونی این گروه از مسئولان نظامی و اطلاعاتی در انتخابات، بویژه انتخابات ریاست جمهوری دهم، حوادث خیابانی ناشی از آن و هزینه های گزاف و غیرقابل جبران آن برای کشور و ملت ایران نبودیم. به باور ما امروز نیز در صورت عدم توجه به این جرایم و عدم رسیدگی به مداخلات غیرقانونی این گروه و آمرین و مباشران آنها درانتخابات ریاست جمهوری دهم، علاوه بر اینکه ابعاد عدم سلامت این انتخابات و علل و عوامل واقعی آن و همچنین علل و عوامل واقعی ایجاد کننده بحران پس از انتخابات روشن نمی شود، درآینده نیز انتخابات قانونی، سالم، آزاد و رقابتی در کشور ما بطور کلی بلاموضوع خواهد شد .


متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:

   بسمه تعالی
  تاریخ: 3/5/1389
ریاست محترم قوه قضائیه
ریاست محترم سازمان قضایی  نیروهای مسلح
       با سلام. ما امضاء کنندگان این شکایت، تعدادی از قربانیان پرونده سازی ها و خلاف کاری های گروهی استبداد طلب ازجمله عده ای از نظامیان قانون شکن، درجریان انتخابات ریاست جمهوری دهم و پس از آن هستیم که از سوی همان گروه دستگیر و متهم به اقدام علیه امنیت کشور شده ایم و بر اساس آن با احکام ظالمانه، به زندان های طویل المدت و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم گردیده ایم.
    اخیرا سخنرانی سردار مشفق یکی از مسئولین ارشد اطلاعاتی قرارگاه ثارالله که ماه ها قبل در جمع عده ای از روحانیون در مشهد ایراد شده ، منتشر گردیده است . محتوای این سخنرانی که تاکنون از سوی هیچ نهاد حکومتی تکذیب نشده ، سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن است. این سند نشان دهنده اقدامات خلاف قانون  گروه استبداد طلب پیش گفته، در جریان انتخابات و پس از آن است. اقداماتی که در افکار عمومی کودتای انتخاباتی نام گرفته است.
    ما با ارائه نسخه ای از این سند ( لوح فشرده صوتی و متن سخنرانی سردار مشفق) و تشریح ابعاد مطرح شده در این سند درباره عملکرد سخنران و همفکران و همراهانش در این دوره و تفکرات خطرناک آنان، نسبت به اقدامات خلاف قانون این گروه مداخله گر در انتخابات اعلام جرم می کنیم. همچنین شکایت خود را نسبت به اکاذیب و اتهامات بی اساس مطرح شده در این سخنرانی، علیه منتقدان و معترضان روند انتخابات ریاست جمهوری دهم از جمله امضاء کنندگان این متن، ارائه می نمائیم.
    این سند که برای توجیه عملیات غیر قانونی برنامه ریزی شده این گروه در دو سال گذشته و تخریب یاران صدیق امام و خدمتگزاران این مرز و بوم ایراد شده،  صریحا پرده از روی مداخلات غیرقانونی این گروه نظامی و اطلاعاتی در جهت پیروز کردن آقای احمدی نژاد در انتخابات دور دهم و جلوگیری از پیروزی نامزدهای دیگر برمی دارد و مقاصد و تدابیر آنان درجهت زمینه سازی برای هرگونه اقدام خلاف قانون از جمله مختل کردن فعالیت نمایندگان نامزدهای رقیب در شعب اخذ رای در سرارسر کشور را روشن کرده و به عبارت مشهور برنامه کودتای انتخاباتی این اقلیت تمامیت خواه، به مدد استفاده از اسلحه ، سایر ابزار های پلیسی و اطلاعاتی و زندان را برملا می کند. سخنران تصویر ذهنی برنامه ریزان کودتا درمورد منتقدان سیاسی وضع موجود و معترضان به انتخابات ریاست جمهوری دهم، ، خطرات ناشی از شکست آقای احمدی نژاد و ضرورت کمک به پیروزی وی را ترسیم و با زبان نقد مخالفان، ابعاد فعالیت عملیاتی - اطلاعاتی دو ساله این جریان را تشریح می کند. در این سخنرانی گوینده ، تقریبا تمام اقدامات مهم پس از انقلاب اسلامی را به جز دوره آقای احمدی نژاد زیر سوال برده، یاران امام خمینی را ، جز رهبری نظام، به "بی دینی"، "جاسوسی"، "فساداخلاق"، "قدرت طلبی" و "براندازی" متهم می کند. این سند نشان دهنده واقعیت های زیر است:
سند نشان می دهد که این گروه پیروزی آقای احمدی نژاد را پیروزی مقام رهبری و شکست وی را شکست ایشان تلقی و با نسبت دادن چنین نظری به مخالفان آقای احمدی نژاد، فعالیت سیاسی مخالفان وی را توطئه علیه رهبری و نظام توصیف می کند و با این توجیه، دخالت های غیر قانونی همه جانبه برای خنثی کردن فعالیت های قانونی رقبای انتخاباتی آقای احمدی نژاد و شکست آنان را وظیفه خود می داند.
طبق این  سند آقای احمدی نژاد نه فقط از همان ابتدا نامزد قطعی این گروه تمامیت خواه بوده، بلکه گروه مذکور از مدت ها قبل از انتخابات ریاست جمهوری و حتی پیش از  قطعی شدن کاندیدای رقیب ( آقای خاتمی و یا آقای موسوی)، تصمیم قطعی خود را برای حذف یا شکست رقبای او اتخاذ کرده بود . این گروه از مراحل آغاز فعالیت های انتخاباتی، نامزدهای رقیب را نه با هویت کاندیدای رسمی انتخابات ریاست جمهوری، بلکه به عنوان "دشمن" تلقی و با بهره گیری از همه ابزارهای اطلاعاتی و نظامی پنهان، به تضعیف، ارعاب، اخلال در فعالیت های قانونی و نهایتا مختل ساختن ابزارهای نظارتی رقبای انتخاباتی اقدام کرده است.
سند نشان می دهد که این گروه قانون ستیز، صحنه رقابت های انتخاباتی را صحنه نبرد با "دشمن" تلقی و براساس تخیلات و توهمات خودساخته، خود را برای عملیاتی تمام عیار آماده کرده و در چنین چارچوبی وارد عمل شده است. سخنرانی سردار مشفق سرشار از ادبیات و استعاره های جنگی، اطلاعاتی و امنیتی است. او از تعابیری چون : لشکر کشی، براندازی، لشکر انسانی، سربازان گمنام، رخنه، اقدام عملیاتی، عملیات سنگین روانی، ضربه نهایی، سلاح و تجهیزات، خاکریز، شناسایی، زمین گیر کردن، اتاق جنگ و......برای توصیف رقبای انتخاباتی آقای احمدی نژاد به عنوان "دشمن" و شیوه مقابله با آنها استفاده می کند. از نظر گوینده پیروزی آقای احمدی نژاد نه یک پیروزی انتخاباتی، بلکه یک پیروزی تمام عیار در مبارزه با "دشمن" است. گوینده که این گروه و همفکران و همراهانش را تنها جریان سیاسی صالح نظام و با قدری فراخ نگری کل نظام تلقی می کند این پیروزی را پیروزی "نظام" می خواند. در این طرز تلقی، ستاد انتخاباتی رقیب، ستاد جنگی و "اتاق جنگ دشمن" ترسیم شده است. گوینده اقدامات غیر قانونی گروه مذکور را برای تخریب ستاد انتخاباتی و امکانات نظارتی رقبا در انتخابات، به عنوان تخریب "اتاق جنگ دشمن" تشریح و به آن افتخار می کند. دراین تعریف هر فعالیت سیاسی رقیب، توطئه "دشمن" و هر کوشش غیر قانونی و خلاف کاری این گروه برای حذف نامزد رقیب و ناکارآمد کردن ستاد انتخاباتی وی وظیفه مقابله با "دشمن" تلقی می شود.

  این سند به صراحت نشان می دهد که طراحان این عملیات نظامی- اطلاعاتی، از ماه ها پیش از انتخابات، فعالیت های اطلاعاتی و امکانات خود را برای کنترل جریان های رقیب آقای احمدی نژاد بکار گرفته اند. سردار مشفق به صراحت درباره چگونگی منصرف کردن رقیبان آقای احمدی نژاد، از نامزد شدن در انتخابات و ارائه "اسناد اطلاعاتی" برای این منظور و همچنین تلاش برای ایجاد اختلاف میان رقبا و مخالفان آقای احمدی نژاد با استفاده از اقدامات اطلاعاتی سخن می گوید.

  این سند نشان می دهد که گروهی از صاحب منصبان نظامی- اطلاعاتی، به رغم ممنوعیت های قانونی، به عنوان بخشی از یک جناح سیاسی درانتخابات وارد عمل شده اند و نه تنها اکنون از ابراز آن واهمه ای ندارند، بلکه به آن افتخار می کند. سردار مشفق رسما خود و همکارانش را اعضای یک جناح سیاسی معرفی می کند. او نقد جناح "اصول گرا" را نقد درون گروهی جناح خود تلقی و از موضع همفکران سیاسی به آنان نصیحت می کند .

این مقام نظامی- اطلاعاتی، صراحتا اعتراف می کند که گروه متبوعش به وضوح از ماموریت قانونی و سالم کمیته صیانت از آرای ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی  اطلاع داشته و درمورد وظایف این کمیته برای سازماندهی نمایندگان قانونی نامزد در شعب اخذ رای، ابهامی نداشته است. صرفنظر از جوسازی گوینده توضیحات او به خوبی نشان می دهد که این گروه می دانست که ستاد مهندس موسوی قصد داشت با امکانات پیام کوتاه تلفن همراه قابل استفاده برای عموم، نسبت به وضعیت انتخابات اطلاع پیدا کند و از سلامت کار مطمئن شود. این گروه برای جلوگیری از فعالیت قانونی کمیته  مزبور و کسب اطلاع از وضعیت انتخابات از طریق نمایندگان نامزدهای رقیب در شعب اخذ رای ، شبکه پیام کوتاه و همچنین مراکز دریافت پیام های کوتاه مورد نیاز این کمیته را از شب قبل از انتخابات با سوء استفاده از امکانات حکومتی، بکلی مختل نموده و با این اقدام زمینه هرنوع تخلف و تقلب را فراهم کرده است. این سند نشان می دهد که انگیزه ها و مقاصد این گروه نظامی- سیاسی برای اقدام علیه احزاب سیاسی بویژه مجمع روحانیون مبارز، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، و همچنین شخصیت های اسلامی و سیاسی برجسته ای مانند آقایان: صانعی، هاشمی رفسنجانی، خاتمی، مهندس موسوی، کروبی، موسوی خوئینی ها،سید حسن خمینی و بسیاری که نامشان در این سند آمده؛ لزوما با انتخابات ریاست جمهوری و تحولات پس از آن ارتباط نداشته است. براساس اظهارات صریح این مقام نظامی- اطلاعاتی، همه منتقدان وضع موجود، برانداز و یا فریب خورده فرض شده ، دائما تحت کنترل و تعقیب و مراقبت بوده اند و پرونده سازی علیه آنان ماموریت دائمی نهادهای اطلاعاتی- امنیتی مرتبط با این گروه  بوده است. سند نشان می دهد که این اقلیت افراطی، در مجموع جمهوریت نظام را وجهی نمایشی از ساختار نظام تلقی می کند و به طور کلی میزان را رای ملت نمی داند. این گروه  برخلاف نص صریح قانون اساسی که حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را حق همه شهروندان دارای شرایط قانونی می داند، حق رای، حق نامزدی و رقابت انتخاباتی درجمهوری اسلامی را حقی اعطایی از سوی گروه خود که آنرا معادل نظام تلقی کرده است می داند؛ قائل به انتخابات مهندسی شده است و به مدیریت پنهان و پشت صحنه نتیجه انتخابات از جمله انتخابات مجلس شورای اسلامی واقف و معتقد است. این گروه انتخابات را رقابت آزاد میان نامزدهای دارای گرایش ها و برنامه های مختلف که طی آن پیروز انتخابات نظرات و باورها و برنامه های خود را به تایید مردم می رساند و پس از بدست گرفتن مسئولیت آنها را دنبال می کند، نمی داند. گوینده به روشنی گروه متبوع خود را بخش اصلی و ثابت قدرت پشت صحنه نظام تعریف می کند که وظیفه مهندسی انتخابات را به عهده دارد و مخالفان این روش را "دشمنان" و "براندازان نظام" می داند. طبق این سند سردار مشفق با تحریف واقعیت های مسلم، روایت جدیدی از انقلاب اسلامی، دهه اول انقلاب، امام خمینی و یاران ایشان ارائه می دهد. در این روایت همه یاران امام به جز رهبری نظام، عناصری  وابسته و منحرف هستند و امام راحل نیز شخصیتی بازی خورده تصویر می شود که اطرافیان خود را نمی شناخته و تحولات مهمی مثل اشغال سفارت آمریکا ( لانه جاسوسی) و پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد و پایان دادن به جنگ، آلت دست دیگران شده است. به عنوان مثال سخنران اشغال سفارت آمریکا را که امام راحل آنرا انقلاب دوم نامید، اقدامی طراحی شده از سوی افسران اطلاعاتی آمریکا معرفی می کند که از طریق آقای موسوی خوئینی هدایت شده و امام پس از اطلاع از موضوع آنرا مدیریت کرده اند. وی می گوید: "......ما که مسائل پشت پرده را می دانیم و می دانیم این( اشغال سفارت آمریکا ) جزو طراحی های دشمن است. واسطه ها را من امروز وقت ندارم به شما بگویم که با چه واسطه ای اینکار انجام شد.....". در همین چارچوب سخنران برای تخریب منتقدان تک صدایی در کشور ، ملت ایران و امام راحل را در جنگ تحمیلی شکست خورده معرفی می کند تا مسئولیت این شکست را به مسئولان اجرای کشور و جنگ، آقایان هاشمی، موسوی و رضایی نسبت دهد. سند نشان می  دهد که این گروه سلطه طلب گرفتار مصداق روشن گرایش به خشونت و نظامی گری است. این مقام نظامی- اطلاعاتی، ضمن ابراز تاسف از اینکه جنگی در کار نیست، از یک سو  جنگ را نعمت می داند و از سوی دیگر از قصه های تخیلی تحت عنوان جنگ نرم نیز ماموریت های کاملا نظامی، عملیاتی برای گروه خود تعریف و حوزه های دخالت بیشتری را برای آنان طلب می کند. طبق این سند سخنران به روشنی تصریح می کند که این گروه به نام رهبری دست به این اعمال خلاف قانون و خلاف باورهای امام راحل نسبت به ضرورت عدم دخالت قطعی نیروهای مسلح در فعالیت های سیاسی زده است. گوینده به صورت مکرر ادعاهای خود را به هماهنگی با مقام رهبری نسبت داده و به شکلی ادعاهای خود را به مستندات مورد تایید ایشان ارجاع می دهد. در این سند یک مقام نظامی- اطلاعاتی با صراحت جنایات ارتکابی توسط عناصر منحرف اطلاعاتی و نظامی را به منقدان وضع موجود و معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم نسبت می دهد، با وجود اعتقاد به چنین روش های مخوفی در میان این گروه، همواره باید نگران بود که اینگونه جنایات و مخدوش کردن حقایق و پنهان کردن هویت واقعی جنایتکاران ادامه یابد. شیوه ای که عناصر منحرف اطلاعاتی و نظامی در جریان قتل های زنجیره ای، رسیدگی به جنایات سعید امامی، ترور آقای سعید حجاریان، وقایع 18 تیر، قتل زهرا کاظمی و شهدای حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری از جمله ندا آقا سلطان، سید علی موسوی و سهراب اعرابی دنبال کردند. این سند به روشنی نشان می دهد که اصلاح طلبان مورد اهانت در این سخنرانی، از آلودگی های متداول حکومت در وضعیت کنونی منزه هستند. زیرا صرف نظر از نادرست بودن روش های اعمالی این گروه مداخله گر در انتخابات و برغم همه تهمت ها و یاوه هایی که در این سخنرانی علیه یاران امام راحل، خدمتگزاران کشور و اصلاح طلبان ابراز شده، است، در گزارش این مقام نظامی- اطلاعاتی هیچ ادعای مستندی علیه نامبردگان وجود ندارد و تلاش این گروه خلافکار و همه جریان های همراهش در عملیات ضد انتخاباتی سال 1388 ، سال ها تعقیب و مراقبت و شنود غیر قانونی شخصیت ها و احزاب سیاسی، بیش از یک سال دستگیری و شکنجه افراد بی گناه از جمله چهره های سیاسی و مطبوعاتی، اعمال روش های امنیتی و نظامی و تحمیل هزینه های سنگین به مردم، کشور و نظام، نهایتا حاصلی جز مجموعه ای هتاکی و بیان ادعاهای بی اساس و دروغ و تهمت علیه افراد بیگناه نداشته است.

     با عنایت به توضیحات فوق، با توجه به ناشناخته بودن و یا معرفی نشدن تمام عناصر وابسته به این اقلیت  تمامیت خواه ، با استناد به اعترافات صریح سردار مشفق در سند پیوست، نسبت به وی و مسئولان و فرماندهان دخیل دراین اقدامات غیرقانونی درقرارگاه ثار الله، و هر نهاد مرتبط دیگر، با تاکید برموارد ذیل شکایت و اعلام جرم می کنیم و تقاضای رسیدگی داریم:
ایجاد اختلال در فعالیت نمایندگان قانونی نامزد رقیب آقای احمدی نژاد در شعب اخذ رای در انتخابات ریاست جمهوری
     سردار مشفق به تفصیل درباره عملیات گسترده خود و همکارانش در مختل کردن فعالیت قانونی نمایندگان نامزد رقیب در شعب اخذ رای توضیح می دهد. وی در بخشی سخنان خود به صراحت اعتراف کند که: "....به لطف امام زمان.... شب قبل از انتخابات هرسه جا ( منظور شبکه پیام کوتاه و تلفن های محل های دریافت گزارش های ( پیام های کوتاه) نمایندگان آقای موسوی در شعب اخذ رای درباره وضعیت سلامت انتخابات است.) را مختل کردیم...." و تکرار می کند: "......در سیستم انتخابات که خوب به لطف امام زمان قبل از انتخابات یعنی شب قبل از انتخابات بین 8 تا 12 شب هر سه جا شناسایی شد و هر سه جا را مختل کردیم و نگذاشتیم ادامه بدهند......."
این در حالی است که در توضیحات وی روشن است که آنها می دانسته اند هدف از این فعالیت جمع آوری اطلاعات با استفاده از امکانات ساده پیام کوتاه تلفن همراه  از برگزاری صحیح انتخابات از طریق نمایندگان نامزدها در شب اخذ رای بوده است. اقدامی کاملا قانونی و شفاف که ابعاد آن برای همه از جمله بیش از 40هزار نفر نمایندگان آقای موسوی در شعب اخذ رای از روزها قبل روشن بوده است. او می گوید: "...... برای هرکدام از ناظران سر صندوق یک موبایل و یک خط ایرانسل گذاشته بودند در اختیارشان . اینها سر صندوق های رای ساعت به ساعت از طریق برقراری شماره تلفنی با این اس ام اس سنتر اطلاعات صندوق را ساعت به ساعت  منتقل می کردند....... من به عنوان نماینده کاندیدا سرصندوق شماره اس ام اس سنتر را می گرفتم، شماره 1 را می زدم حجم جمعیت سرصندوق را نشان می داد که زیاد است یا کم است. 2 را که می زدم معنی اش این بود که اصول گرا ها در این صندوق رای دارند یا اصلاح طلبان. هرکدام از این عددها تعریفی داشت در این اس ام اس سنتر، اینها می توانستند با اس ام اس سنتر رصد بکنند ساعت به ساعت انتخابات سرتاسر کشور را ........"
در واقع این گروه از شب قبل از برگزاری  انتخابات با سوء استفاده از امکانات دولتی، علاوه برقطع سراسری شبکه پیام کوتاه تلفن همراه برای مختل کردن ارتباطات ساده نمایندگان نامزد در شعب اخذ رای ،400 خط تلفن مراکز کمیته صیانت از آرای ستاد مهندس موسوی را یکطرفه کرد (امکان دریافت خبر تلفنی از نمایندگان کاندیدا در شعب اخذ رای را نیز مختل کرد) و حتی سیم کارت تلفن های همراه بسیاری از مسئولان ستاد مهندس موسوی را سوزاند. با این اقدامات عملا امکان استفاده نامزد رقیب حزب پادگانی از حق قانونی خود برای داشتن نمایندگان در شعب اخذ رای و کسب خبر از سلامت انتخابات از طریق آنان از بین رفت و نگرانی نسبت به قصد تقلب در انتخابات را به شدت قوت بخشید.
واقعا چرا  این گروه نظامی- اطلاعاتی، رقبای آقای احمدی نژاد را از امکان نظارت قانونی بر شعب اخذ رای محروم کرد؟ با ارسال اطلاعات مورد اشاره سردار مشفق چه مشکلی در روند انتخابات به وجود می آمد؟ اطلاعاتی که دراثر این فعالیت قانونی بدست می آمد چه چیز پنهانی را فاش می کرد؟ به اعتقاد ما ممانعت از فعالیت قانونی نمایندگان کاندیداهای رقیب در شعب اخذ رای، اولین اقدام عملیاتی در جهت اجرای مقاصد سوء این گروه نظامی- اطلاعاتی مداخله گر در انتخابات درجهت جلوگیری از پیروزی رقبای آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
ورود  غیرقانونی این مجموعه به صحنه رقابت های انتخاباتی و استفاده از اختیارات و امکانات نظامی- اطلاعاتی به قصد تخریب چهره نامزد رقیب آقای احمدی نژاد(آقای میرحسین موسوی)
      سردار مشفق در سخنرانی خود توضیح می دهد که با امکانات اطلاعاتی به طور دائم فعالیت های قانونی و طبیعی مهندس موسوی در روند انتخابات از جمله ملاقات های وی با متقاضیان ملاقات و هوادارانش را کنترل می کرده و مواردی را که برای عملیات روانی علیه  ایشان مناسب تشخیص می داد منتشر می کرد. وی در مورد دیدار گروهی از افراد ملی-مذهبی، با مهندس موسوی می گوید که گروه متبوع وی به منظور افشاگری علیه آقای موسوی در ایام فعالیت های انتخاباتی خبر ملاقات را منتشر کرد. وی صریحا اعتراف می کند که: ".....به لطف امام زمان و به برکت تلاش سربازان گمنام، خبر این جلسه منتشر شد. ما ظرف 24 ساعت خبر را برای مردم منتشر کردیم تا بگوییم که مردم این( مهندس موسوی) دارد دروغ می گوید و دستش پشت صحنه با جریان رادیکالی است که علیه نظام شمشیر کشیده اند...."
هرچند در فعالیت های انتخاباتی و ستادهای  انتخاباتی معمولا چیز پنهانی وجود ندارد اما بکارگیری عبارت:" به برکت تلاش سربازان گمنام" حکایت  از آن دارد که ماموران نظامی - اطلاعاتی برای کسب خبر از ملاقات های مهندس موسوی از ابزار اطلاعاتی استفاده می کردند و از نتیجه کار اطلاعاتی خود برای تبلیغات علیه نامزد رقیب آقای احمدی نژاد بهره می گرفتند.
واقعا با کدام مجوز چنین فعالیت هایی برای تخریب رقیبان آقای احمدی نژاد تدارک دیده شده است. کدام قانون و مقررات اجازه می دهدکه یک گروه سیاسی و حزبی با استفاده از امکانات نظامی و اطلاعاتی تحت پوشش سازمانی اطلاعاتی به چنین فعالیت غیرقانونی علیه یک کاندیدای قانونی انتخابات ریاست جمهوری دست بزند؟  سلسله مراتب تصمیم گیری برای انجام این اقدامات چه کسانی بوده اند؟
ورود غیرقانونی گروه نظامی- اطلاعاتی به صحنه رقابت های انتخاباتی، در حد در  فعالیت های جاری انتخاباتی گروه های رقیب و تعیین تکلیف برای نامزدهای رقیب آقای احمدی نژاد:
سردار مشفق به صراحت اعتراف می کند که تشکیلات متبوعش هر فعالیت قانونی و سیاسی در جهت جلوگیری از پیروزی احمدی نژاد را توطئه تلقی و برای خنثی کردن آن تلاش می کرد. وی به عنوان مثال توصیه آقای هاشمی رفسنجانی به افراد مختلف برای نامزد شدن در انتخابات را در چارچوب این توطئه تعریف کرده و اعتراف می کند که یکی از فعالیت وی و نهاد نظامی- اطلاعاتی متبوعش تلاش برای جلوگیری از نامزد شدن رقیبان اصول گرای بالقوه آقای احمدی نژاد بوده است. او می گوید:":... ما به او ( آقای علی لاریجانی) گفتیم که تو مهره اصولگرایی و رئیس مجلسی. در آینده اصولگرایان می خواهند روی تو حساب کنند. با نامزد شدن تو این آقای هاشمی با یک تیر دو نشان می زند. هم رای احمدی نژاد را خرد می کند و هم تو را به عنوان یک مهره اصولگرایی پیش از موعد می سوزاند."
سردار مشفق اعتراف می کند که به دلیل مقاومت نامزد بالقوه رقیب آقای احمدی نژاد مجبور شده اند از  امکانات اطلاعاتی استفاده کرده و از این طریق وی را منصرف نمایند. وی می گوید: ".....(آقای لاریجانی) فکر کرد ما داریم تحریکش می کنیم، مستندات را به او دادیم.... آقای لاریجانی پذیرفت و رفت کنار......"
این فعالیت با کدام ملاک با وظایف یک نهاد نظامی و اطلاعاتی سازگار است؟ اگر این اقدامات درچارچوب یک دخالت سازمان یافته در انتخابات ریاست جمهوری تعریف نشود؛ با چه قانون و محملی می توان اینگونه دخالت های مستقیم این گروه نظامی – اطلاعاتی مداخله گر در فعالیت های قانونی گروه های سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری را توجیه کرد؟
دخالت های غیرقانونی در رقابت های انتخاباتی، تلاش برای ایجاد اختلاف میان نامزدهاو حامیان نامزدهای رقیب آقای احمدی نژاد و استفاده از موقعیت و ابزار اطلاعاتی و عملیات روانی بدین منظور
       سردار مشفق مدعی است که نهاد نظامی- اطلاعاتی متبوعش نسبت به جمع آوری اطلاعات از جلسات اصلاح طلبان اقدام نموده، مطالبی که توسط آقای بهزاد نبوی علیه آقای موسوی و آقای کروبی ابراز شده بدست آورده و در اختیار آنان قرار داده است.    وی می گوید: ".... آقای بهزاد نبوی می گوید که اگر کروبی نرفت کنار، می رویم مدیریتش را در دوران بنیاد شهید بررسی می کنیم و از دوران بنیاد شهید او فساد اقتصادی پیدا می کنیم و بزرگش می کنیم و مطرح می کنیم تا خودش برود کنار. اگر هم پیدا نکردیم یک فساد برایش می سازیم...... در ارتباط با میرحسین هم ...گفت که اگر میرحسین کنار نرفت عکس خانمش را که قبل از انقلاب بی حجاب است منتشر می کنیم و به گوشش می رسانیم که اگر نروی کنار ما منتشر می کنیم. بعدا این به نام اصولگرایان مطرح شد اما مستنداتش را داریم که اولین کسی که مطرح کرد ایشان بود...."
هرچند این اظهارات کذب محض است و عبارات خود  دروغ بودن ادعاها را نشان می دهد، اما نکته مهم آن است که سخنران اعتراف می کند که از این قصه به اصطلاح مستند به اقدامات اطلاعاتی، برای ایجاد اختلاف میان اصلاح طلبان استفاده شده است. وی می گوید: ".........جالب است که ما هم قبل از انتخابات خدمت آقای کروبی و میرحسین، خدمت هردوشان رسیدیم و آنها را از این برنامه ها آگاه کردیم. آقای میرحسین هم علیه بهزاد مصاحبه ای کرد و دعوایی هم بینشان شد  اما بعدا بالاخره مشکلشان حل شد....."
واقعا اگر  این اقدامات در چارچوب یک برنامه از پیش طراحی شده برای شکست رقبای آقای احمدی نژاد توسط این نهاد نظامی- اطلاعاتی تعریف نشود چگونه می توان آنرا توجیه نمود؟ یک گروه نظامی – اطلاعاتی چه اختیاراتی دارد که با استفاده از موقعیت و امکانات خود دست به چنین بازی های سیاسی غیرقانونی و غیراخلاقی، براساس مطالب کذب، علیه رقیبان یک نامزد انتخاباتی بزند؟
اعلام رسمی،علنی و صریح وابستگی نظامیان به یک جناح سیاسی خصوصا در جریان انتخابات ریاست جمهوری
سردار مشفق در سخنرانی خود علاوه برموارد پیش گفته که همه نشانه های بارز فعالیت های سیاسی غیر قانونی این گروه است، با تاکید و افتخار، برخلاف قوانین کشور از جمله اساسنامه سپاه پاسداران و برخلاف تاکید صریح حضرت امام خمینی در وصیت نامه ایشان، به تعلق خود و گروه متبوعش به یک جناح سیاسی اعتراف می کند. از "اصول گرایان" سخن می گوید. آنان را در مورد مسائل درون گروهی شان توجیه کرده و می گوید:"..... من در حوزه اصولگرایان هم به اندازه حوزه اصلاح طلبان کار می کنم و به شما می گویم خیلی از اینها محصول کم کاری های ماها اصول گراهاست. ماها کجا کم آورده ایم. آقایان. احزاب "اصول گرا" و نخبه های "اصولگرا "کجاها کم آوردند. ما کجاها دچار شبهه و ابهام شده ایم. عدم بصیرت برخی مسئولان "اصولگرا" سبب شد که "دشمن" احساس کند که ما ضعیف شده ایم. این غبار فتنه چه مقدارش روی سروصورت ما نشست؟ باید آنجا که باید در مقابل رهبری و ولایت سینه سپر می کردیم......ما کشیدم کنار و خورد به آقا. دولت اصولگرا با سرعت رفت و آقا هم حمایت کرد. کجا کنار کشید که آقا مورد حمله دشمن قرار گیرد؟ تعلل های ما کم کاری های ما، عدم بصیرت و آگاهی درحوزه اصولگرایی که خیلی از مسئولین اصول گرا را متاسفانه گرفته است ...... یک جاهایی هم ماها کم آوردیم. یک جاهایی کشیدیم کنار که آقا هدف قرار گرفت. یادمان باشد که در رابطه با اصولگراها هم حرف داریم که بزنیم بین خودمان که حالا بماند......ما اصول گراها باید خودمان را هم نقد بکنیم. ایراد باید برطرف شود .......".
تعلق خاطر پیدا کردن گروهی نظامی- اطلاعاتی به یک جناح خاص در طی انتخابات ریاست جمهوری در هر کشوری، با هر بهانه و توجیهی که صورت بگیرد، متاسفانه سرنوشتی جز کودتا و یا دخالت های در حد کودتا در نتیجه انتخابات نداشته و ندارد. به همین دلیل این دیدگاه و موضعگیری به روشنی ریشه های اقدامات خلاف قانون این گروه نظامی - اطلاعاتی در انتخابات ریاست جمهوری را نیز نشان می دهد.
امام خمینی(ره) در وصیت نامه خود تصریح می کنند که:
"..........وصیت  اكید من به قوای مسلح آن  است كه همان طور كه از  مقررات نظام ،عدم دخول نظامی  ها در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است ،دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح ، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد،برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب واردشوند -كه بی اشكال به تباهی كشیده می شوند - و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شورای رهبری است كه باقاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا كشور از آسیب در امان باشد."
  مواد 47و48 قانون اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب 1361 نیز دراین مورد کاملا صریح است:
‌ماده 47 - سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران از نظر سياسي و عقيدتي تابع ولايت فقيه بوده و از كليه احزاب و گروههاي سياسي مستقل مي‌باشد ‌و خود نيز هرگز نبايد در جامعه شخصيت حزبي پيدا كرده به صورت يك حزب يا سازمان سياسي عمل نمايد.
‌ماده 48 - اعضاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حق عضويت در هيچ حزب و گروه يا سازمان سياسي را ندارند. و ادامه عضويت آنها موجب اخراج‌از سپاه خواهد شد.
قانون مقررات استخدامی سپاه پاسدارن مصوب مهرماه 1370 نیز در این مورد صراحت دارد. طبق ماده 16 این قانون از"شرایط عمومی استخدام كادر ثابت، پيماني و پرسنل بسيجي ويژه (‌پاسداران افتخاري) ، عدم عضويت و هواداري از احزاب و گروهها و سازمانهاي سياسي" است.
واقعا این  گروه نظامی- اطلاعاتی با چه ملاکی این  قوانین روشن و وصیت صریح امام خمینی را نقض کرده است؟ در سلسله مراتب تصمیم گیری چه کسانی مجوز این قانون شکنی را داده اند ؟
اقدام به پرونده سازی قبل  از وقوع هرگونه جرم  ادعایی و درخواست حکم دستگیری تعدادی از فعالان سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی:
    واحد اطلاعات قرارگاه ثار الله در تاریخ 19/3/88 یعنی 4 روز پیش از برگزاری انتخابات درخواستی مبنی بردستگیری ده ها نفر از فعالان سیاسی، فرهنگی، مطبوعاتی از جمله امضاء کنندگان این شکایت را به آقای سعید مرتضوی دادستان وقت تهران بدون مستندات ارائه و همان روز حکم غیر قانونی و غیر مستند دستگیری را دریافت کرده است. این افراد بلافاصله بعد از برگزاری انتخابات براساس این حکم تحت تعقیب قرار گرفته اند و اکثر آنان در روز 23 خرداد ماه دستگیر شده اند. متن این حکم در پرونده امضا کنندگان این شکایت موجود است.
هرچند پیش  از این هم درخواست و صدور حکم  دستگیری چند روز پیش از وقوع جرم ادعایی، به عنوان بخشی از یک عملیات برنامه ریزی شده از سوی قرارگاه ثارالله تلقی می شد اما توجه به این مسئله در چارچوبی که سردار مشفق از ابعاد عملیات این گروه توصیف می کند، به صورت روشن تری تصمیم از پیش برنامه ریزی شده این گروه را نمایان می کند.
بر چه مبنایی این گروه تمامی مقدمات را برای دستگیری انبوهی از چهره های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی با جعل اتهاماتی تدارک دیده بود که به زعم آنان قرار بوده چهار روز بعد اتفاق بیفتد؟ آیا واقعا این اقدامات را می توان جز در چارچوب یک عملیات سازمان یافته برای دخالت در انتخابات ریاست جمهوری توجیه کرد؟
دخالت در امور قضایی از جمله تهیه کیفر خواست برای افراد در جریان حوادث پس از انتخابات:
در طول  بازداشت ها، بازجویی ها و محاکمات به کرات ماموران این گروه  نظامی- اطلاعاتی اظهار داشته اند که قوه قضائیه نقشی در رسیدگی به اتهامات و تعیین وضعیت متهمان ندارد و در این موارد و حتی احکام صادره نیز آنها تصمیم گیرنده هستند.  قرائن و شواهد موجود نیز نشان می دهد که متاسفانه ادعای آنان درست بوده و بسیاری از مراحل کارهای قضایی در اختیار این گروه نظامی – اطلاعاتی است. قرائن و شواهد حاکی است که بسیاری از کیفرخواست ها، احکام دادگاه ها و حتی میزان و نوع مجازات ها بجای نهاد قضایی توسط این گروه تهیه می شده است.  سردار مشفق در این سخنرانی به صراحت اعتراف نموده است که کیفر خواست علیه متهمین توسط این گروه نظامی- اطلاعاتی تهیه می شده است. وی می گوید: "....... برای سران فتنه کیفر خواستی تهیه کردیم......".
متاسفانه  نتیجه این عملکرد تنها تحمیل هزینه های سنگین به کشور و انبوه خسارات دیدگان حوادث پس از انتخابات و خیل دستگیر شدگان پس از انتخابات نبود؛ بلکه این اقدامات لطمه سنگینی به چهره کشور بطور کلی و قوه قضائیه بطور خاص وارد نمود و این باور را ایجاد کرد که عملا برای اولین بار قوه قضائیه تحت کنترل و اختیار نیروهای نظامی - اطلاعاتی در آمده است.
دروغ پردازی و نشر اکاذیب علیه شخصیت ها، احزاب و فعالان سیاسی به منظور توجیه مداخلات غیر قانونی درانتخابات ریاست جمهوری:
    سخنرانی مملو از سخنان، ادعاها و اتهامات کذب علیه شخصیت ها، احزاب و فعالان سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری از جمله امضا کنندگان این نامه است که طبعا تک تک موارد می تواند به صورت شکایت مستقل ارائه شود. بررسی اجمالی ما حاکی از وجود بیش از 25 مورد تهمت صریح غیر مستند و بیش از 40 مورد کذب و دروغ  در این سخنرانی است که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
اهانت و بیان اکاذیب بسیار گسترده و متنوع و ایراد تهمت های فساد ، جاسوسی، بی دینی، توطئه گری و زانو زدن در برابر بیگانه به آقای خاتمی اهانت و بیان اکاذیب مختلف و ایراد تهمت های جاسوسی و توطئه گری به آقای هاشمی رفسنجانی اهانت و بیان اکاذیب گسترده و ایراد تهمت های جاسوسی، ارتباط با ضد انقلاب و توطئه گری به آقای موسوی خوئینی ها اهانت وبیان اکاذیب و ایراد تهمت های جاسوسی و بی دینی و تفکرات مارکسیستی و توطئه گری به آقای میرحسین موسوی اهانت و بیان اکاذیب و تهمت تشکیل مسجد ضرار به آیت الله صانعی اهانت نسبت به آقای کروبی و ارجاع توضیحات بیشتر در این مورد به آینده اهانت و بیان اکاذیب و ایراد تهمت تشکیل مسجد ضرار، دروغ گویی و توطئه گری در بحث تقلب در انتخابات و ایجاد اغتشاشات پس از انتخابات به آقای محتشمی پور اهانت و بیان اکاذیب و تهمت فرصت طلبی و مقاصد سوء به آقای سید حسن خمینی اهانت و بیان اکاذیب و تهمت نقش داشتن در قتل های خیابانی به آقای یونسی و مرتبطین با ایشان اهانت و بیان اکاذیب و تهمت توطئه گری و براندازی علیه احزاب اصلاح طلب بخصوص مجمع روحانیون مبارز، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نسبت دادن جنایات منحرفین نظامی و اطلاعاتی در قتل های زنجیره ای و بعد از آن به اصلاح طلبان نسبت دادن اعتراضات مسالمت آمیز و قانونمند معترضین به نتایج انتخابات به توطئه ضد انقلاب و "دشمن"
      در کنار این موارد، مکررا اهانت ها ، اکاذیب و تهمت های گوناگون از جمله توطئه و براندازی به امضا کنندگان این شکایت متوجه شده است که صراحتا اعلام می کنیم حتی یک مورد از اتهامات مشروح مطرح شده علیه امضا کنندگان این شکایت صحت ندارد و همه موارد مصداق اکاذیب و افترا است. در عین حال برای روشن شدن ابعاد بی پایه بودن مطالب این مقام اطلاعاتی درباره یکی از موارد که از نظر گوینده اهمیت زیادی در تحلیل ها و نتیجه گیری های وی دارد توضیح داده می شود:
بخش مفصلی  از سخنرانی سردارمشفق گزارش های  به ظاهر اطلاعاتی از جلساتی با حضور  فعالان سیاسی اصلاح طلب از جمله امضا کنندگان این نامه است . هرچند از افتخارات جناب آقای خاتمی مشورت دائمی با صاحب نظران، متخصصان و مشاوران است و این خصوصیت برجسته پس از دوره ریاست جمهوری نیز موجب تشکیل جلسات مشورتی مداوم درباره موضوعات مختلف در دفتر ایشان شده است و هرچند گفتگو و بحث و تبادل نظر مداوم درباره مسائل مختلف، دراحزاب و گروه های سیاسی، به منظور نیل به شناخت و درک و راه کارهای مشترک، در زمره مهمترین و بهترین کارکردهای احزاب و گروه های سیاسی در ایران و جهان تلقی می شود؛ آنچه سردار مشفق بیشتر از این بدیهیات درباره جلسات بیان کرده، عاری از حقیقت است. نه تنها محتوای ادعایی جلسات کذب است، بلکه ادعاها درباره زمان و مکان و اعضای جلسات نیز واقعیت ندارد. به عنوان مثال یکی از جلساتی که از نظر گوینده بسیار مهم است و او به تفصیل درباره محتوا، اهداف و تصمیمات آن جلسات سخنرانی می کند، جلساتی به تعبیر او معروف به "جلسات صبحانه" است. او مدعی می شود که هفت نفر معین (آقایان مهدی هاشمی، بهزاد نبوی، امین زاده، تاج زاده، موسوی لاری، عطریان فر و مرعشی ) به مدت دو سال هر پنج شنبه به صرف صبحانه به نوبت در منزل یکدیگر جمع شده و تا ظهر درباره مسائل مورد ادعای سخنران گفتگو و تصمیم گیری می کرده اند. وی درباره این جلسات می گوید که: ".... فقط این مقدار خدمت شما عرض بکنم که این جلسات آقای مهدی هاشمی ( جلسات صبحانه) در این فتنه از موثرترین جلساتی  بوده که در رابطه با جریان انتخابات برگزار می شد و آن چیزی که کف خیابان و کشور را دچار یک مشکلات امنیتی پیچیده و شدید کرد تحت هدایت این جلسات زیر نظر آقای مهدی هاشمی بود......" صرف نظر از طبیعی بودن تشکیل جلسات تبادل نظر و هماهنگی از جمله برسر مسائل مربوط به انتخابات، و پنهان نبودن چنین جلساتی، ادعاهای مطرح شده درباره این جلسه و محتوا و ماهیت و شکل آن بکلی بی اساس است. برای روشن تر شدن بی اساس بودن سخنان این مقام نظامی - اطلاعاتی تصریح می گردد که: افرادی که به عنوان اعضای این جلسه از آنها نام برده شده هرگز در طول عمرشان با هم صبحانه نخورده اند. هرگز در منزل یکی از اعضا یا در منزل شخص دیگری تشکیل جلسه نداده اند. به مدت دو سال هیچ جلسه مکرری درهیچ مکانی با یکدیگر نداشته اند. در ایام تبلیغات انتخاباتی غالبا یکدیگر و به خصوص آقای مهدی هاشمی را ندیده اند. 4 نفر از 7 نفر هم بلافاصله بعد از انتخابات دستگیر شده اند و طبعا نمی توانسته اند تاثیری در حوادث بعد از انتخابات داشته باشند.  متاسفانه سایر ادعاهای مطرح شده هم از این بی اساس تر است و فاجعه بار این است که این گروه نظامی- اطلاعاتی این مطالب بی اساس را به عنوان مطالب دقیق مستند به کار اطلاعاتی، به مسئولان نظام و مخاطبان خود ارائه کرده و با استفاده از آنها اعمال خطرناک و خلاف قانون خود را توجیه کرده است.
سردار مشفق به اقرار خود این اکاذیب را علاوه برجلسه مورد استناد، درجلسات متعدد دیگری از جمله به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مراجع و نمایندگان مجلس خبرگان ارائه کرده که این اقدام از مصادیق بارز نشر تخلف قانونی اکاذیب است.
مداخله غیر قانونی در انتخابات دور هشتم مجلس شورای اسلامی و محروم کردن اکثر حوزه های انتخابیه کشور از داشتن نامزدهای رقابتی:
هرچند زمان زیادی از این انتخابات سپری شده است اعترافات سردار مشفق رمزگشای بسیاری از پرسش های مربوط به عوامل شکل دهی عدم سلامت انتخابات دور هشتم مجلس شورای اسلامی نیزهست. با توجه به اینکه غالبا براین اعتقادند که اقدامات این گروه اقلیت انحصار طلب نظامی- اطلاعاتی در جهت دخالت در فرآیند انتخابات در کشور سابقه ای طولانی تر از دو یا سه سال داشته و در واقع اقدامات این جریان در انتخابات ریاست جمهوری ادامه دخالت های گذشته است، شکایت خود را در این مورد نیز تقدیم می داریم. آقای مشفق به نقش این نهاد نظامی-اطلاعاتی در مدیریت پشت صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی اشاره می کند و تصمیم اتخاذ شده برای تعیین محدوده رقابت نامزدهای اصلاح طلب در این انتخابات را تشریح می کند. این مداخله غیرقانونی در سخنرانی سردار مشفق به نظام نسبت داده شده است. سردار مشفق می گوید: .".....خوب نظام هم 180 فرصت برای اینها به وجود آورده بود. 180 نفر از اینها در سراسر کشور از فیلتر های نظارتی و سیستم های اجرایی عبور کرده بودند و اینها می توانستند دریک رقابت منطقی به 180 کرسی درمجلس دست پیدا کنند .....".  هرچند همانگونه که اشاره شد واقعیت بدتر از این است. هزاران نفر داوطلب، از جمله صدها  داوطلب اصلاح طلب و بسیاری با ظن داشتن گرایش منتقدانه نسبت به وضع موجود، در انتخابات مجلس هشتم رد صلاحیت شدند و عملا تنها در محدوده ای کمتر از نصف حوزه های انتخاباتی برخی نامزدهای اصلاح طلب اجازه رقابت پیدا کردند؛ ولی دراین حوزه ها نیز غالبا افرادی تایید صلاحیت شدندکه از نظر گروه اطلاعاتی مزبور شانس رای آوری آنان زیاد نبود.
مسئله مهم  این است که حتی با فرض پذیرش تعداد ادعایی سخنران، او به روشنی اعتراف می کند که به همت این گروه و سایر جریان های دخیل در این اقدامات، عملا در حداقل110 حوزه انتخابیه، انتخابات کاملا فرمایشی برگزارشده و با رد صلاحیت نامزدهای جناح مخالف، اصولا رقیبی برای کاندیداهای جریان حاکم وجود نداشته است. آیا این دخالت مستقیم در تعیین سرنوشت رای مردم نیست؟ با چه توجیه و محملی این گروه نظامی - اطلاعاتی انتخابات در110 حوزه انتخابیه را تبدیل به انتخاباتی کاملا تشریفاتی و فرمایشی کرده است؟ اگر این اقدامات دخالت در تغییر نتیجه انتخابات نیست پس چه نامی می توان روی آن گذاشت؟
      درپایان تاکید می کنیم که هزینه های تحمیل شده به ما امضاء کنندگان این شکایت کمترین خسارات فعالیت این جریان مداخله گر در انتخابات و نفوذ آنان در نهادهای رسانه ای ، قضایی و انتخاباتی کشور است لذا ما قبل از هرچیز نسبت به استقلال ملی، تمامیت ارضی کشور، آزادی ها و حقوق شهروندی، بنیان های انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران احساس نگرانی می کنیم و در مورد خطرات فعالیت و نفوذ چنین جریان خطرناکی در نهادی های مختلف به ویژه نهادهای نظامی و اطلاعاتی کشور هشدار می دهیم . با توجه به مراتب فوق و اعتراف سخنران به جرایم و مداخلات غیر قانونی این گروه نظامی- اطلاعاتی و آمران و مباشران آنها، ما امضاء کنندگان زیر به شرح پیش گفته، شکایت خود را از سردار مشفق، این گروه نظامی – اطلاعاتی و آمران و مباشران آنها به آن مقام محترم تسلیم می کنیم.
این شکایت  با توجه به اظهارات مکرر مقامات عالی نظام مبنی برضرورت پیگیری شکایات مربوط به تخلفات انتخاباتی از طریق مراجع قانونی ذیربط، تقدیم شده است. امیدواریم این اعلام جرم به سرنوشت شکایت جناب آقای خاتمی رئیس جمهور وقت در سال 1384 در مورد تخلفات برخی فرماندهان نظامی در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری دچار نشود؛ شکایتی که اگر مورد رسیدگی قرار می گرفت دیگر شاهد دخالت های مکرر غیر قانونی این گروه از مسئولان نظامی و اطلاعاتی در انتخابات، بویژه انتخابات ریاست جمهوری دهم، حوادث خیابانی ناشی از آن و هزینه های گزاف و غیرقابل جبران آن برای کشور و ملت ایران نبودیم. به باور ما امروز نیز در صورت عدم توجه به این جرایم و عدم رسیدگی به مداخلات غیرقانونی این گروه و آمرین و مباشران آنها درانتخابات ریاست جمهوری دهم، علاوه بر اینکه ابعاد عدم سلامت این انتخابات و علل و عوامل واقعی آن و همچنین علل و عوامل واقعی ایجاد کننده بحران پس از انتخابات روشن نمی شود، درآینده نیز انتخابات قانونی، سالم، آزاد و رقابتی در کشور ما بطور کلی بلاموضوع خواهد شد .و ما ارید الّا الاصلاح ما استطعت           
محسن  امین زاده
مصطفی تاج زاده
عبداله  رمضان زاده
فیض الله عرب سرخی
محسن  صفایی فراهانی
محسن  میردامادی
بهـزاد نبـوی
منبع:
http://www.rahesabz.net/story/21023

۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

میرحسین موسوی:دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست

موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند/به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد/می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم/به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند/وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود/می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند/نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد/کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است/باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست/باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم/جنبش سبز می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد/مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح داد/مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است/جوانان هرگز به راه حل های خشن روی نیاورند/راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم

کلمه:جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با نخست وزیر امام (ره) دیدار کردند . در این دیدار مهندس موسوی سخنان مهمی را بیان کرد.
به گزارش خبرنگار “کلمه”، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تشکّر از ایثارگران گفت: شما افراد ارزشی هستید و برای حل مشکلات کشور دلی سوخته دارید، نه دنبال پست و مقامید و نه دنبال نفع شخصی و نه می خواهید چیزی از اوضاع برای خود برداشت کنید. به همین دلیل سخنان و نظرات شما مهم است خصوصا که ریشه در انقلاب دارید و دلتان برای آن فضای نورانی و معنوی که انقلاب اسلامی بشارت آن را داد تنگ شده است و دنبال آن فضایید.
انقلاب شد تا به آراءوعقاید مردم اهمیت داده شود و فضا باز شود
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: مشکل امروز ایران ما تهدید همین فضای نورانی است. دلیل اصلی آن هم روشن است، اگر نظام ما کارآمدی لازم را داشت و متوجه این مهم بود که انقلاب شده تا به آراء و عقاید مردم اهمیت بدهیم و فضا را باز کند، بیشتر آحاد ملت – که حالا ممکن است افراد جامعه عقاید گوناگون به این سو و آن سو داشته باشند- در جهت مصالح انقلاب و مصالح ملی حرکت می کنند چنانکه در دوران دفاع مقدس چنین سابقه ای را می توان یافت که از دورافتاده ترین روستاهای کشور تا تهران و سایر شهرها همه جبهه ای پیوسته بودند و همه می دانستندکه برای چه حرکت می کنند.
نخست وزیر امام ضمن با ذکر خاطره ای گفت: در اوایل جنگ به بشاگرد رفته بودیم؛ منطقه ای که قبل از انقلاب برده فروشی در آن رواج داشت. منطقه ای فقیر با فضایی بسته. تنها سرمایه ای که آن مجموعه داشت و ما از درون کپر می دیدیم چند بزغاله و مرغ بود. اما از همین بشاگرد افرادی بودند که خودشان را به جبهه رساندند. وقتی از آنها خواستیم که بگویند چه کاری برایتان انجام دهیم، می گفتند یک حسینیه برایمان بسازید و آن فضا برای بنده فراموش نشدنی است چرا که این فرهنگی بود که در آن وضعیت کشور، شایع شده بود و به حق سرمایه ای عظیم بود. همین پدیده ها بود که در زمان جنگ معجزه ها آفرید.
با گذشت زمان ارتباطمان را با مردم از دست دادیم
موسوی با ابراز دلتنگی نسبت به زمان نورانی از دست رفته اظهار داشت: ما متأسفانه با گذشت زمان ارتباط خودمان را با این مردم از دست دادیم و فکر کردیم که بیشتر از آنها می دانیم و می توانیم به آنها هر چه خواستیم بگوییم و مردم هم باید اطاعت کنند . از عقل جمعی استفاده نکردیم. موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند و کم کم آن را از دست دادیم و در این زمینه متأسفانه ضعیف شدیم، و فقط پوسته ی اسلامی را نگه داشتیم.
با این شیوه ناکارآمدی و هر مشکل را به نام اسلام تمام می کنند
نخست وزیر امام تصریح کرد: ای کاش این تغییر به نام اسلام نبود و این قدر خسارت نمی داشتیم، چرا باید امروز هر کاری که انجام می شود و هر ناکارآمدی و هر مشکلی که وجود دارد به نام اسلام تمام شود؟ مخصوصاً که با اغراق از اسلام نام می بریم و مدام در اشارات خود از آیات و روایات دم می زنیم حتی در مورد زلزله تهران که امکان وقوع آن وجود دارد و ما هم قبول داریم اما دولت که نباید در این خصوص از اسلام خرج کند. ما همیشه باید فکر کنیم که تهران در خطر زلزله است و برایش همواره راه حل داشته باشیم.
برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کنند
وی با اشاره به کتاب قانون ابن سینا که یک کتاب پزشکی است گفت: نکته ای در این کتاب هست که روی من خیلی اثر گذاشت. بخشی از کتاب راجع به دیوانه ها صحبت می کند و اینکه چگونه باید علاجشان کرد. ابتدا می گوید که درمانش چنین و چنان است ولی بعد بحث روح را می کند و می گوید: روح این افراد را جن تسخیر کرده و به اینجای بحث که می رسد می گوید جایش در این کتاب نیست. آنچه مربوط به پزشکی بود و مداوای آن گفته شد و بعد بحث علمی اش را به آخر می برد.
موسوی افزود:دولت برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کند و اگر به این موضوع ناکارآمدی هم اضافه شود آن وقت هر نوع مشکلی به اسلام نسبت داده خواهد شد.
وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم
موسوی با اشاره به خیل عظیم جوانان و دانشجویان کشور گفت :جوانی را ببینید که در دانشگاه، خودش و یا دوستانش را کتک می زنند، به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد بعد هم اگر فسادی مطرح شد همه می گویند این فساد! و نامه می نویسند، یک دفعه می بینیم که تمام بحث راجع به فساد محدود شد به اسلام. این موارد روی جوان مملکت چه تاثیری می گذارد؟
وی افزود: وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم. مگر جوان چقدر تحلیل دارد؟ و چقدر می تواند موضوعات را برای خودش توجیه کند؟ باید این نکته را به وضوح روشن کنیم که مشکلاتی داریم ولی ربطی به اسلام ندارد.
وی این سوالات را مطرح کرد که آیا اسلام دنبال فساد است یا دنبال از بین بردن صنعت؟ ما که می گوییم راهی برای تسلط کفار بر خود قرار ندهید نه به این معنا که به طور مثال تجارت خارجی را قبول نداشته باشیم و یا نباید با جهان ارتباط داشته باشیم، اما چرا اجرای ناقص این کار آن هم به قیمت نابودی محصولات داخلی؟ باز گذاشتن دروازه ها به روی اجناس بنجل خارجی کجایش اسلامی است؟ این موضوع با آموزه های اسلامی در تضاد است.
موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وقایع بعد از انتخابات گفت: مردم برادران و خواهران هم هستند. صحنه های زدن، کشتن یا خبرهایی که درباره ی زندان ها هست و توقیف روزنامه ها روی آنان تاثیر بد می گذارد. بنده اصلا به این روزنامه یا آن روزنامه متمایل نیستم ولی مگر چکار کردند که آنها را قیچی کردید و بستید؟
به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید
وی با اشاره به جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت : شما اگر می گویید این حزب ها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.
وی تاکید کرد : قرار بود رقابت سیاسی داشته باشیم و این مرّ قانون اساسی در مورد آزادی تشکل های سیاسی است و به نفع ماست. این به آن معنا نیست که همه تشکل ها خیلی خوب باشند. ممکن است حزبی در کشور شکل بگیرد که تشکل بدی باشد ولی راه حل آن حذف شدن در فرآیند رقابت است که ابواب جمعی مردم در یک فضایی بهترین را انتخاب کنند. این هم متأسفانه به نام اسلام تمام شده است و به همین دلیل کسانی که با این رفتار مخالفند و پایبند ارزش های انقلاب و راه امام هستند باید به شکل های مختلف نشان بدهند که این اسلامی که ما می شناسیم این نیست.
این اسلام نیست…
موسوی افزود:اسلام، کسی را نمی زند، کسی را نمی گیرد، تهمت نمی زند، کسی را در زندان نگه نمی دارد و محدودیت ایجاد نمی کند، اسلام یقیناً مدافع نیرومند اقتصاد ملی و عظمت و استقلال کشور است، این وظیفه ی فوق العاده مهمی است که در رفتار و کردارمان نشان بدهیم که این اسلام مدافع استقلال ماست و حاضر نیست یک ذره از استقلال ما از دست برود. منتها ما که در حکومت نیستیم در کنار حکومتیم.
می گویند از کشتی نظام پیاده شده اید…
وی خاطر نشان کرد : می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان می خواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که می شناسیم این نیست، اسلامی که می شناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را می پذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو می شود. اسلام دینی است که می تواند با پیشرفت های جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.
توصیه ای از علی(ع) که برای امروز بسیار آموزنده است
موسوی با اشاره به دهه اول انقلاب گفت : در آن زمان در این زمینه ها مشکلی نداشتیم ، ما ابداعاتی در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد جنگ و … داشتیم و احساس نمی کردیم از قافله بشری در زمینه تلاش برای دستیابی به تکنولوژی، تمدن، سیاست و امثالهم عقب ماندگی داریم. لذا من معتقد بودم در هر موقعیتی که هستیم باید بین همسایه ها، همشهری ها و در سطح ملی این قضیه را نشان دهیم. فکر می کنم آن وصیتی که حضرت علی(ع) در آخرین لحظات داشتند(کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا) حامی مظلومین و مخالف ستمگران باشید یک توصیه ی فوق العاده است. یک نیروی مسلمان و دینی باید شهرت به این پیدا کند که در کنار مظلومین است هر جا که باشد و مخالف ظلم است هر جا که می خواهد باشد.
استقلال در نزد ایرانیان یک ارزش جا افتاده است
به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند
وی این موضوع را دارای اهمیت بسیار عنوان کرد و افزود: همین موضوع هویت اسلامی ما را نگه می دارد. ما واقعا نیازمند آن هستیم که اسلام را خوب معرفی کنیم تا جوان ها و ملت خودمان را نجات بدهیم وگر نه دلیلی ندارد که گرایش ضد دینی گسترده ای را خدای ناکرده در جامعه شاهد باشیم.
موسوی درباره استقلال جنبش سبز گفت: این حرکت(جنبش سبز) صد در صد یک حرکت مستقل است ولی مخالفان به جنبش سبز نسبت ناروا می دهند و آن را به سلطنت طلبها، منافقین، آمریکا و اسراییل منتسب می کنند. در حالی که آنها خودشان با یک حالت زیگزاگی که بیشتر به سیاست خارجی ما لطمه می زند نامه نگاری هایی با سرکرده های قدرت های جهانی دارند. از یک طرف فحش می دهند و از طرف دیگر دنبال جلب نظر چین، روسیه و یا دیگری هستند. آنگاه ما را به رابطه خارجی متهم می کنند. این به این دلیل است که استقلال یک ارزش جاافتاده ای در میان ملت ماست. ملت ما نسبت به این مسئله حساسیت دارد و اگر یک حرکتی را به خارجی ها منتسب کنند طبیعی است که آن حرکت لطمه می خورد و چهره اش مکدر می شود.
آنچه اعتقادات مردم را قربانی می کند
وی افزود: وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود. از یک طرف دولت و از طرف دیگر آنها، سرانجام این وسط چیزی که در دو لبه قیچی از بین می رود همان اعتقادات اصیل است که به نظر من در بدنه اصلی جنبش سبز وجود دارد. ما فکر می کنیم چیزی که در این جنبش مهم است تجربیات خوب سی ساله انقلاب است که باید تلاش کنیم جمع بشود. سپس یک حرکت جمعی داشته باشیم. این فضای پیرامونی ماست که ترسیم کردم، فضایی که هر روز با یک مشکلی روبرو هستیم.
آنها می خواهند جمعیت ما متفرق شود و مردم باید مراقب هم باشند
شمشیر نمی کشیم تنها عنصر پیش برنده ما آگاهی است
موسوی گفت: امروز یکی از نشریات سپاه را خواندم که نوشته باید امتیاز فعالیت مجمع روحانیون مبارز را هم لغو کرد. آنها نگاهشان اینطوری ست، می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند. مواظب خود بودن، مواظب خانواده بودن، مواظب محله بودن، مواظب جامعه و هر چه پیرامون ما هست بودن، اهمیت زیادی پیدا می کند. ما در این مصاف ، نمی خواهیم که شمشیر بکشیم و با یک حالت رزمی به میدان برویم. ما تنها عنصری که داریم و قدرتش از همه اینها بیشتر است ایمان و آگاهی است. باید این دو را تقویت کنیم. ایمان به یک دین رئوف و دینی که امام مطرح کرد :پیشتاز و روشن، که بتواند در سطح جهانی و در سطح داخل پاسخگوی مشکلات باشد. از طرف دیگر آگاهی نسبت به حقوق اساسی مردم. مردم باید بدانند که حقوقی دارند و حقوق آنها دارد ضایع می شود.
در انتخابات حکومکت نباید برای مردم تصمیم بگیرد
اینگونه نمی شود کشور را اداره کرد…
وی یکی از حقوق مردم را برگزاری انتخابات آزاد عنوان کردو گفت: نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد. وقتی از دور نگاه می کنیم به زشتی این کار پی می بریم که مثلا چهار پنج نفر که به فرض خیلی آدم های عالی که تمام حسن های جهان در آنها جمع شده باشد، بنشینند یک عده ای را کنار بزنند، عده ای را انتخاب کنند و بعد به یک ملت هفتاد و پنج ملیونی بگویند از داخل اینهایی که ما انتخاب کردیم انتخاب کنید. این بدترین حالت برخورد با یک ملت است. زشتی این کار را نمی-فهمیم ، چون داخل آن هستیم و لمس نمی کنیم. بله وقتی که یک نماینده ای خائن از آب درآمد با او باید با شدت و غلظت برخورد کرد و او را بیرون کرد. از گذشته هم برای این کار راه داشتیم اما حالا انتخابات را به این شکل انجام می دهیم که مدام گزینش انجام دهیم، تمام دهان ها را ببندیم، تمام مراکز اطلاع رسانی را توقیف کنیم تا آن کسی که ما می خواهیم، رأی بیاورد و بعد صندوق ها را هزار جور دستکاری بکنیم و تخلفات عجیب و غریب انجام بدهیم. اینطور که نمی شود کشور را اداره کرد(دراینصورت) کشور به اینجا میرسد که الان تهدیدات خارجی پشت دروازه کشور ماست و از لحاظ سیاسی، امنیتی، اقتصادی تهدیدات داخلی بیشتر است.
وی در فراز دیگری از سخنان خود با اشاره به مسائل اقتصادی کشور گفت: یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی، میزان سرمایه گذاری است که الان پنج،شش درصد است در حالی که باید بین دوازده تا چهارده درصد باشد. این کاهش به معنای ، بیکاری، فقر، فساد، فشار آمدن روی طبقات حقوق بگیر و امثالهم است. یا مثلا گفته شد رشد اقتصادی کشور امسال صفر خواهد شد.البته اطلاعات شفاف وجود ندارد، یک دفعه عده ای می نشینند تصمیم می گیرند و تمام اطلاعات مربوط به فساد و نیز اطلاعات راجع به لایحه ی هدفمند کردن یارانه ها قطع می شود. افرادی به دنبال آمار و اطلاعات هستند تا برای آینده کشور پیش بینی داشته باشند، عوض اینکه این افراد فرصت شمرده شوند به عنوان تهدید مطرح می شوند. سعی می شود که تمام اطلاعات قیچی شود و نتیجه این می شود که شرایط بسیار وخیمی داشته باشیم.
گسترش آگاهی مهمترین زمینه تغییر به نفع اسلام
وی افزود: کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است. حقوقی که مردم دارند گسترش این آگاهی ها و اطلاع از حقوق خود یعنی همان اصلی ترین و مهم ترین عنصری است که می تواند زمینه تغییر را به نفع اسلام و انقلاب و آتیه ی کشور ایجاد کند به شرطی که حالت اجماع نسبت به این مسأله بوجود بیاید. من فکر می کنم بعد از انتخابات در این زمینه پیشرفت کرده ایم.
میزانی برای سنجش موفقیت جنبش سبز
وی میزان حضور مردم در تجمع های خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابان ها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر می شود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.
آنچه جریان حاکم را به رسانه ها حساس کرده است…
موسوی تاکید کرد دلیل حساسیت جریانی که برسر کار است نسبت به رسانه ها همین است و این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر هیچ بحرانی نداشتیم که روزنامه ای مانند بهاربسته نمی شد و یا یکی دو مناظره ای که بیشتر نگذاشتند پا بگیرد و برنامه قطع یا یکطرفه شد. تمام این ها نشانگر اهمیت این مطلب است که قدیم می گفتند پاشنه آشیل و یا چشم اسفندیار.
دامنه آگاهی را به روستائیان و کارگران و کشاورزان بکشانیم
همه باید در صدا و سیما تریبون داشته باشند
وی آگاهی را مهمترین مسئله عنوان کرد و گفت: باید آگاهی را گسترش دهیم، باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست. شما حق دارید که یک نماینده بفرستید.شما حق دارید که صنعت مستقل داشته باشید، اقتصاد ملی خوبی داشته باشید. از چنین حقوقی برخوردارید. شما حق دارید در جامعه صحبت و نظر خودتان را اعلام بکنید و به نظر شما باید اهمیت داده شود این صدا و سیما از پول جیبی شما اداره می شود. شما باید پشت این تریبون ها باشید.
وی با اشاره به خاطره ای از حضرت امام (ره) گفت: یادم هست که حضرت امام رحمه الله علیه میگفتند چرا اینقدر عکس من در روزنامه ها چاپ می شود . اصلاً غدغن کردند. در یک جلسه خصوصی به آقای محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما از بابت زیاد نشان دادن تصویر ایشان گلایه و ابراز ناراحتی زیاد کردند. خود بنده از میدان امام مقابل ساختمان مخابرات رد می شدم دیدم شیشه هایش از بالا تا پایین عکس امام را زده اند، ناراحت شدم زیرا آن حالت اغراق آمیز، وضعیت آن اداره را به هم می زد و با اعتقادات ما هم ناسازگار بود. نمی دانم نبوی یا غرضی وزیر مخابرات بود، تماس گرفتم و گفتم جمع شود و جمع شد. خیلی طول نکشید حاج احمد آقا با من تماس گرفت و از قول امام از من تشکر کرد و خب این وضعیت آن موقع امام بود.
با این انتخابات واتفاقات بعد از آن ، ایده برگشت به حقوق اساسی متولد شد
وی خاطرنشان ساخت: باید به مردم اینها را انتقال بدهیم و اینکه حکومت دینی و جمهوری اسلامی به معنای باز شدن تمام راه ها برای ابراز نظر و خلاقیت آنها و بودن آنها در صحنه واقعی است نه اینکه آنها نتوانند از این صدا و سیما و امکانات عادی هم استفاده کنند.برداشت من این است با این انتخابات واتفاقات بعد از آن یک ایده ای در داخل کشور مبنی بر برگشت به حقوق اساسی متولد شد که برگشت ناپذیر است. کافیست که از این، مثل یک گیاه و گل پاسداری کنیم وبگذاریم تناور وگسترده شود. در قرآن آمده است که خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خودشان تغییر دهند. این آگاهی زمینه تغییرات وسیعی را در جامعه و حکومت ایجاد خواهد کرد.
جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم
موسوی تاکید کرد، باید برای راهمان برنامه داشته باشیم و بیش از همیشه باید به این مسئله معطوف شویم که این جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم و با گسترش آگاهی ارتباط به روزی با آنها داشته باشیم و به آنها بگوئیم وضعیت کارگری و اقتصادی و… موقعی خوب می شود که نمایندگان واقعی شان در مجلس باشند ونمایندگان مردم هم بتوانند در صدا و سیما نظرات آنها را نقل کنند و مردم هم بتوانند مواظب فساد باشند.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به دوران ابتدایی پیروزی انقلاب گفت: در ابتدای این انقلاب اینجور نبود که بگویند شما چرا ریخت و پاش کردید؟ بلکه همه مراقب یکدیگر بودند. آن ایمان و اعتقاد گسترده باعث می شد مراقب خویش باشند. کافی بود در اداره ای کسی کمی پایش را از گلیم اش جلوتر بگذارد خود کارمندان بر خورد می کردند و خود جامعه این حالت را داشت. جدا شدن شما از این نوع نظارت ها یقینا باعث فساد می شود که البته این به منشوری نیاز دارد که تهیه شود.
سینه به سینه و با خلاقیت انتقال اطلاعات کنیم
وی موضوع مهم دیگر را در ارتباط با فعالیت های رسانه ای برشمرد و گفت: ما باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم ضمن آنکه دنبال روزنامه هستیم تا از طریق قانونی رسانه داشته باشیم اما از طریق رسانه های مجازی که یقیناً جزء حقوق ماست از طریق هیأت ها از طریق خانواده و سینه به سینه باید اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی هم باید حول مسئله ای که در آن اجماع داریم با روش های جدیدی که در حین کار به دست می آوریم انجام دهیم .دائم باید فکرهای نویی ارائه دهیم که یک جمع خلاق را داشته باشیم و روش های نو برای جامعه مان داشته باشیم.
وی با ذکر مثال از یک تئوری که در هنر مطرح هست گفت : در نظریات فلسفی هنری بحثی است مبنی بر این که یک طیفی از هنرمندان نگارگر وقتی می خواهند نقاشی کنند اول می نشینند راجع به آن فکر می کنند ،اجزاء، حجم و رنگ را در ذهن می آورند در ذهن که تکمیل شد هنرمند در جلوی بوم قرار میگیرد و شروع به نقاشی کردن می کند. یک طیف دیگر هستند که می گویند، با احساس زیبا شناسی و با تناسب رنگها کار را آغاز می کنیم اما از اول حاصل کار را تعریف نمی کنند .در نظریات سیاسی مشابه این دو را می توانید پیدا کنید.قبل از انقلاب مارکسیست ها خیلی فعال بودند. دلیل انشقاق آنها این بود که سعی می کردند یک حکومت بی طبقه ای را با تمام ابعاد و ویژگی هایش ترسیم بکنند و به طرف آن حرکت کنند. برای همین طرح چینی استالینی داشتیم که متمایل به آلبانی انورخوجه و یا حکومت از نوع کاسترو و امثال اینها بود.در گروههای اسلامی هم همینطور بود آنها هم ترسیم کاملی از حکومت داشتند که در نتیجه یک نوع جدایی و انشقاق و یک دید افراطی در اینها ایجاد کرده بود.
وی تصریح کرد: اگر ده سال قبل از انقلاب به حضرت امام (ره) می گفتند حکومت شاه که سرنگون شد ابعاد حکومت شما چیست؟ ایشان مثل کمونیست ها و مارکسیست ها نظر مشخص نمی دادند مبنی بر اینکه ابعادش، مشخصاتش این باشد مجلسش این باشد، بعد براساس آن باید حرکت بکنیم.
معیاری که جنبش سبز بر اساس آن حرکت می کند
موسوی با اشاره به جنبش سبز خاطر نشان کرد: جنبش سبز بر اساس معیارها و الگوهای دوم حرکت می کند، معیاری که می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد. این کار تحقق نمی پذیرد مگر آنکه همه ملت را دور هم جمع بکنیم. این ملت و شهروندی که مالیات می دهد محترم است و هر کس که قوانین داخلی کشور را رعایت می کند محترم است.از اول هم اساس بر همین بود. روزهای اوّل پیروزی انقلاب گروههای چپ و راست حتی غیر مذهبی ها خدمت امام می رسیدند و دائم با ایشان ملاقات می کردند.برای اینکه تصور بر این بود نظامی داریم که تمام اقشار را می تواند در بر گیرد. این هیچ نوع منافاتی با جمهوری اسلامی حکومت اسلامی و حکومت دینی نداشت.
نخست وزیر امام افزود: هم اکنون هم تصور و ایده ایی که جنبش سبز باید ارائه دهد این است که بتواند بیشترین نیروی ممکن را در خودش جمع کند.همان جوانی که امروز به خاطر بد کار کردن حکومت از دین بیزار شده است وقتی درست عمل کنیم راه بازگشت او را فراهم کرده ایم و این برای ما اهمیت زیادی دارد. یعنی بازگشت وسیع مردم به سمت دین موقعی است که از دین شعارهای خوب و سعه صدر ببینند، کار آمدی ببینند. در آن حالت ما کمترین روی گردانی را از دین و از اسلام و ارزشها و میراث های فرهنگی و قدیمی مان خواهیم داشت.
وی به روشن شدن بیشتر مشخصات جنبش و این حرکت تاکید کرد و گفت: با این مشخصات و این حرکت را به مردم منتقل کنیم .باید به مردم بگوییم ما دنبال قدرت و دسترسی به قدرت نیستیم. حکومت مال همان کسانی باشد که الان هست اما این معیارهایی که مطابق اسلام و فطرت است را رعایت کنند. مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح دارد، بگذارند رسانه ها آزاد باشند. ما نمی خواهیم رسانه ایی باشد که به دین فحاشی کند.
زندانیان گمنام …
به راحتی انگ محارب می زنند
وی با اشاره به زندانیان گمنام گفت: الان در زندان متأسفانه غیر از افرادی که شناخته شده اند زندانی های عجیب و غریبی می بینید که پنج سال – شش سال به دلیل اینکه در ۲۵خرداد در راهپیمایی شرکت کرده اند محکوم شده اند. ما می گوییم این را دین نمی پذیرد، اسلام نمی پذیرد،این با هیچ مبنای دینی که ما می شناسیم سازگاری ندارد. بیایید ثابت کنید که دین اسلام چنین است. تا یکی کوچکترین تکانی می خورد زود یک مارک محارب میزنند. الان زندانیانی هستند که ناشناس هستند، پرونده بعضی شان اصلا گم می شود ،برخی هستند ماهها اصلا کسی سراغشان نمی رود. آنکه مشهور است به او می رسند چون بالاخره اسمش در سایت ها مطرح است. افرادی هستند که تکلیفشان واقعاً روشن نیست، ما می گوییم اسلام با این مسئله سازگاری ندارد.
موسوی افزود: می گوییم مرّ اسلام را بگویید، آیا مرّ اسلام با اینها سازگار است. ما چنین چیزهایی نداریم.این حرف ها را مردم می پسندند دلیلش این است که با فطرت آنها و اعتقادات دینی آنها و با تجربه روزانه آنها سازگار است. در خصوص مسائل سیاسی اقتصادی هم همین طور است. کجای اسلام گفته شما دائم در تمام دنیا بگردید و برای خودتان دشمن ایجاد بکنید. در دنیا در سطح بین الملل تقریباً هیچ کشوری نیست که در داخل یک بلوک رسمی نداشته باشند تا درآن جمع، تصمیم گیری جمعی بکنند. درآمریکا که ابرقدرت است و نیروی نظامی، بمب اتم، رسانه و سرمایه وسیعی دارد که در تمام دنیا در گردش است به عنوان یک قدرت بزرگ در رابطه با مسئله هسته ای با ما مشکل دارد ببینید با این مشکل چگونه مواجه می شود.یعنی کشوری که یقینا از لحاظ قدرت مادی، استغنایش از ما بیشتر است. او سعی میکند بین متحدینش وفاق ایجاد کند حتی رقبایش چین و روسیه را راضی کند تا درباره پرونده هسته ای ایران به یک اجماع حداکثری برسد.حال، ما که به این روش¬ها توجهی نداریم هیچ، کارمان این شده است که دشمن گیری کنیم.
از حقوق اساسی ملت نباید بگذریم
مهندس موسوی تصریح کرد: از حقوق اساسی خودمان نباید بگذریم اما ضعف و ناتوانی و عدم تدبیرمان را هم نباید به اسلام نسبت بدهیم. این اصلاً ربطی به اسلام ندارد ما می توانیم کشوری اسلامی و بهترین موقعیت و دوستان را در جهان داشته باشیم و از طرق  سیاسی در جاهایی که لازم است از خودمان دفاع کنیم .چنانچه ملت ما در دفاع مقدس نشان دادند بر سر ارزش ها حاضرند تا آخرین قطره خون بایستند. با این که به طور قطع بهترین فرصت های توسعه کشور را با افزایش قیمت نفت از دست دادیم و درآمدهای عظیمی که در چهار پنج سال اخیر به دست آوردیم همه را به باد فنا دادیم و متأسفانه برعکس موقعیت کشور را به سمت بدتر شدن با بد استفاده کردن از درآمدها بردیم. من میگویم اینها باید شناخته شود و دوستان، آنهایی که در زمینه اقتصاد نظریه پردازند به یک شکل، آنهایی که از نظر فرهنگی صاحب نظرند به شکل دیگر، این آیتم ها را به اطلاع مردم برسانند تا زمینه دگرگونی در این وضع ایجاد شود.
مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم
کم هزینه ترین راه برای نجات کشور از مشکلات…
راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم
موسوی خاطرنشان کرد :از طرف هم باید دلسوز باشیم و مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است. در اطلاعیه شمارۀ هفده یک موضوع اساسی را طرح کردیم که خیلی توجه نشد، گفتیم شما فکر نکنید وقتی با کسی قرارداد می بندید اصلاً جنبش سبز وجود ندارد. شما همین چهار پنج تا کار را بکنید خواهید دید این آب گل آلود کشور و این وضعیت بحرانی کشور به سمت بهبود خواهد رفت. ما راه حل ها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت دیگری نیستیم دائم باید اعلام بکنیم. بگوییم که کم هزینه ترین راه برای اینکه کشور از این مشکلات نجات پیدا کند این است که شما در رویه تان تغییراتی ایجاد کنید.
هر کس که بر خلافشان حرف بزند را صهیونیست و منافق می نامند
وی این موضوع را مطرح کرد که در سیاست خارجی وقتی یک رویه مهم در یک کشور می خواهد اتفاق بیفتد و می خواهند تصمیم بگیرند حتی درآن کشورها سعی میکنند نظر اپوزسیون را هم جلب کنند. لااقل از دشمنان تان درس بگیرید که هیات دولتش در کنار حزب رقیب می نشینند و در مورد یک موضوع بزرگ بحث می کنند . این جلسات هر سال بک بار دو بار در سال پیش می آید و در همه دنیا این وجود دارد.
مرده هایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند
به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق می نامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب می شود این به نفع شما و به نفع کشور نیست ،این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایت هایی که در داخل کشور داشته اند ، با این همکاری هایی که با صدام داشتند مرده ای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر می کنند به منافقین نسبت می دهید ، آیا شما منافقین را تضعیف می کنید؟ یا نفاق را تقویت می کنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام می کند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان می کنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.
وی با اشاره به خاطره ای از دیدار با خانواده یکی از شهدای سبز گفت : آنجا موضوع جالبی را دیدم . عکس های قبل و بعد از انتخابات این شهید برای من خیلی تکان دهنده بود، زیرا نشان می داد که یک جوان دانشجوی آنچنانی ، با آن طبع جوانی در جریان بحث های انتخاباتی و راه پیمایی ها چنان تغییر کرده بود که با ته ریش و پیشانی بند یاحسین(ع) یعنی همان چهره ی بسیجیان در طول دوران دفاع مقدّس که مادران آنها را می بوسیدند و روانه ی جبهه می کردند عکس گرفته بود. خب وقتی یک جریان سالمی در کشور وجود دارد به این حضرات باید گفت: ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟
برخی اشکالات به دلیل محدودیت هاست
موسوی همچین در تبین خطوط و چارچوب جنبش سبز گفت: در عین حال من قبول دارم که کمی با عدم تعیین ها روبرو هستیم با توجه به اینکه ما تشکیلات نداریم چون هر تشکیلاتی را بر می چینند، روزنامه نداریم و… می تواند خطر ساز باشد. لکن باید یک خطوط کلی انشاا… تبیین شود.الان هم در جامعه مخصوصا در فضای دانشگاه وضعیت بهتری ایجاد شده و جامعه دانشجویی به سمت عقلانیت بیشتری رفته است. طبیعی هم هست ، در یک دانشگاه پنجاه دانشجو را ممنوع التحصیل کرده و ده نفر را گرفته اند . بچه ها محتاطتر شده،این به معنای بازگشت نیست به معنای بیشتر فکر کردن است و به دنبال راه حل های تازه تر رفتن است.
خشونت هرگز؛ راه حل ها فقط مسالمت آمیز باشد
موسوی اظهار امیدواری کرد تا راه حل های اسلامی مسالمت آمیز خدای نکرده در این جریانات فراموش نشود و جوانان هرگز به راه حل های خشن  روی نیاورند. چون با این همه دستگیری و سرکوب و زدن و گرفتن به جامعه نمی توان مطمئن بود. در آینده حرکت¬های خشن و تند یقیناً به ضرر ملت ماست و به ضرر جنبش سبز است که باید مراقب باشیم این اتفاق نیفتد .
وی در پایان با یاد دوباره روزهای جبهه و جنگ گفت: ملت کم قربانی نداده است و بنده در انتها باز هم برمی گردم به صحنه های جبهه ها. من همیشه غبطه می خوردم به آن فضاهای نورانی، طوری نشود که از آن فضاهای روحانی نتوانیم به راحتی در جامعه صحبت کنیم. زیرا الان چنین حالتی بوجود آمده که کم کم این ارزش ها هم دارد زیر سؤال می رود.
میرحسین موسوی دعا کرد تا انشاالله خداوند این بحران را در نهایت به نفع ملت و انقلاب ختم کند تا ما شرمنده ی خون شهدا نباشیم.

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

برنامه کودک بالاترين :حالا که فصل سبزه * هرچي بگي مي ارزه * ترقه در مي کنيم * خامنه اي مي لرزه

برنامه کودک بالاترين :حالا که فصل سبزه * هرچي بگي مي ارزه * ترقه در مي کنيم * خامنه اي مي لرزه.


بالاترين به کودکان نسل آينده هم توجه کند.!(بچه ام تو خونه دق کرد بعدا مي گم بچه ام کيه !).

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

فردا بیش از 50 کشور قدرتمند جهان لحظه به لحظه تحولات ایران را رصد می کنند و تذکرات لازم را هم 2 روز پیش به رزیم دادند ارزش ایران فردا به رنگ سبز است

فردا بیش از 50 کشور قدرتمند جهان لحظه به لحظه تحولات ایران را رصد می کنند و تذکرات لازم را هم 2 روز پیش به رزیم دادند ارزش ایران فردا به رنگ سبز است .
اگر خدای ناکرده احساس احتیاط برای آمدن با نماد سبز می کنی بدان که رژیم موفق شده شما را بترساند و شما را ترسانده .فردا سال آینده تکرار می شود .! فردای سال آینده را مال خود کنیم ! بیایید با نماد سبز و سوت برای خنثی سازی کوتوله پادو کودتا احمدی نژاد.

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

محاربه یعنی اینکه: کسی قصد دارد با خدا حرب کند و وی را بکشد !، اتهام واهی در دست رژیم برای کشتار جوانان

محاربه یعنی چی : یعنی اینکه کسی قصد دارد با خدا حرب کند و وی را بکشد !، اتهام واهی در دست رژیم برای کشتار جوانان. واقعا اوج وقاحت را ببینید . در صدر اسلام اصطلاح " کافر حربی "  بوده است و به کسانی اطلاق می شد که برهنه یا ژنده پوش بودند و در کمال توحش بسر می بردند  و قابل برقراری ارتباط  و ارشاد نبودند و با نیزه به مسلمانان حمله می کردند ! و تحت عنوان کافر حربی شناخته می شدند .آیا جوانان آریایی وطن حربی هستند ؟! 22 بهمن را متمرکز در ذهن داشته باشیم و تبلیغ کنیم .خیلی زود دیر می شود .